شاه پناهم بده
آن دم زندانی ام ، باز دم جان شده
از قفس سینه ها همچون آه آمدم
پیرهن یوسفم ، یا کفن یوسفم؟
بوی تن یوسفم ، کز دل چاه آمدم
شاه پناهم بده ، خسته راه آمدم
آه نگاهم مکن ، غرق گناه آمدم
راه خراسان چنین ، ماه خراسان چنان
شاه خراسان ببین ، بهر پناه آمدم
شاه خراسانی ام ، رستم دستانی ام
دست مرا رد مکن ، بر در شاه آمدم
شاه پناهم بده ، خسته راه آمدم
آه نگاهم مکن ، غرق گناه آمدم
شافی دارالشفا ، پنجره پولاد کو؟
در طلب شاخه ای مهرگیاه آمدم
مشهد مشهود من ، حضرت محمود من
طالع مسعود من ، نامه سیاه آمدم
شاه خراسانی ام ، رستم دستانی ام
دست مرا رد مکن ، بر در شاه آمدم
شاه پناهم بده ، خسته راه آمدم
آه نگاهم مکن ، غرق گناه آمدم
شاه! پناهم بده، خسته راه آمدم
آه نگاهم مکن، غرق گناه آمدم
گر بپذیری رضا ، ور نپذیری قضا
زائر ناخوانده ام ، خواه نخواه آمدم
راه خراسان چنین، ماه خراسان چنان
شاه خراسان! ببین، بهر پناه آمدم
شاه خراسانیام! رستم دستانیام!
دست مرا رد مکن، بر در شاه آمدم
آن دم زندانیام، بازدم جان شده
از قفس سینهها، همچون آه آمدم
پیرهن یوسفم، یا کفن یوسفم؟
بوی تن یوسفم، کز دل چاه آمدم
بسته ی بست توأم ، لولی مست توأم
ضربه ی شست توأم ، بر دف ماه آمدم
مشهد مشهود من! حضرت محمود من!
طالع مسعود من! نامه سیاه آمدم
شافی دارالشفا! پنجره پولاد کو؟
در طلب شاخهای مهر گیاه آمدم
باد موافق وزید از طرف صحن قدس
نام مرا خواند و رفت ، چون پر کاه آمدم
- ۹۷/۰۵/۰۳